skip to main |
skip to sidebar
نویسنده، طراح و کارگردان این نمایش آتیلا پسیانی هست. یک نمایش فوق العاده و عالی در سبک همیشگی خودش.شخصیت تلویزینیه این مرد رو باید کاملا فراموش کرد چون اگه فضای ذهنیش رو ببینین حتما شاخ در میارین.
جین کامپیون کارگردان استرالیایی تنها کارگردان زنی هست که من کمی دوستش دارم.این فیلم هم فیلمه خوش ساختی از کار در اومده.
اطلاعات بیشتر اینجا.
اولین کاری که در جشنواره دیدم لیرشاه بود کاری پر تحرک از آرش دادگر. من واقعا لذت بردم. درسته که اقتباسی از شکسپیر بود ولی انتهای داستان کمی با اصل اثر تفاوت داشت.
جشنواره تئاتر و تنها فرصت برای خوب دیدن.
من همیشه از بازی آلن دلون لذت میبرم، بازی اون تو این فیلم هم خیلی خوب از آب دراومده ، اوج بیتفاوتی رو میشه در صحنه جنایت تو چشاش دید. ولی به نظر من فیلم غیر از بازی نقش اول چیز خاصی نداره.
اطلاعات بیشتر اینجا.
بازهم جیم جارموش و باز دنیای پر رمز و رازی که پاسخی به آنها داده نمیشه. جمله ای که در فیلم بارها گفته میشه
La vida no vale nada به معنیه Life is worth nothing. من فکر میکنم هدف اصلی در فیلم هم همین مفهومه. ولی من کلا از سینمای جارموش لذت میبرم.
اطلاعات بیشتر اینجا.
فیلم ساخته وون کار وای، کارگردان چینی الاصله و داستان در مورد دو زوجه، بیننده متوجه میشه که همسر مرد داستان و همسر زن داستان با هم ارتباط دارند. و بعد از این که مرد و زن از ارتباط همسرانشون با هم آگاه می شن. به نوعی به دنبال رها گشتن از این غم و رنجی هستند که از این تنهایی و بی توجهی متوجهشون شده. به نظر من یک فیلم ساختار شکن عاشقانه است.
اطلاعات بیشتر اینجا.
برعکس اسم این فیلم، بیننده لذت بخشش رو حس میکنه. ساختار فیلم بسیار جالبه و من از دیدنش لذت بردم.
اطلاعات بیشتر اینجا.
فیلم جالبیه، خیلی خشک و سرد، به نظر من هانکه داره شروع نازیها را نشون میده.
اطلاعات بیشتر اینجا.
فیلم جالبیه.
اطلاعات بیشتر اینجا.